علوم اجتماعی

آوا

عکس های متحرک عاشقانه ,عکس متحرک عاشقانه ,عکس عاشقانه و متحرک

درون ذهنی کردن (ملکه ساختن) هنجارها

آدمها در نتیجه ی یک فراگرد موفق اجتماعی شدن ، هنجارهای یک فرهنگ را ملکه ی ذهنشان می سازند. وقتی هنجارها ملکه ی ذهن فرد می شوند ، او دیگر درباره ی درستی یا نادرستی و یا شایستگی و یا ناشایستگی هنجارها تردیدی روا نمی دارد. در این صورت ، شخص به خودی خود از هنجارها پیروی مکند ودیگران چه ناظر رفتارش باشند یانباشند ،بر اثر
 درون ذهنی شدن هنجارها ، همچنان به رفتار «شایسته ی » اجتماعی ادامه می دهد. انسانها بیشتر بر اثر نظارتهای درونی چون وجدان و نه از ترس غافلگیر شدن در حین انجام رفتار ناشایست ، به هواداری از هنجارهای جاافتاده برانگیخته می شوند. از طریق فراگرد درون ذهنی شدن هنجارها ، بیشتر نظارتهای اجتماعی بر روی افراد ، از درون آنها اعمال می شوند.

سودمندی هنجار  :

معمولاً در افراد این احساس وجود دارد که هنجارها حافظ منافع آنهاست و با استفاده از مکانیزم هایی که از این منافع و مصالح حراست می شود و در واقع کارکرد هنجارها برای جامعه سودمند است لذا وجود این دید مثبت نسبت به آنها باعث می شود که افراد به هنجارها گرایش پیدا کنند.

مثال : اگر شخصی به چزاغ قرمز احترام می گذارد بخاطر آنست که احساس می کند که جان او را از خطر حفظ می کند.

سلسله مراتب هنجارها :

هنجارها از نظر الزام و اهمیت یکسان نیستند ، چنان که برخی هنجارها از چنان اهمیت و الزامی برخوردارند که هرگونه سرپیچی و زیرپا گذاشتن آنها با مجازات شدید همراه است. در صورتی که واکنشهای جامعه در رابطه با بعضی هنجار شکنی ها شدید نیست ، به عنوان مثال : «شیوه های قومی از هنجارهایی هستند که عموم مردم آنها را رعایت می کنند اما التزام آنها به شدت رسوم اخلاقی نیست. این الگوهای رفتاری «مطلوب» ارزیابی می شوند ولی ضمانت اجرا همراه نیستند.

به هر حال رتبه و درجه و اهمیت هر هنجاری با سه معیار (شاخص) اندازه گیری می شود : عمومیت ، فشار و ارزش.

 

1. عمومیت (یا میزان پیروی از آن در جامعه) :

برخی هنجارها مختص یک گروه یا یک قوم کوچک یا یک صنف خاص می باشند به عبارتی در جامعه از عمومیت برخوردار نیستند نمونه هنجارهای رایج در بین معماران. در مقابل هنجارهایی وجود دارند که در کل جامعه ساری و جاری هستند «... برخی هنجارهای اجتماعی همه ی افراد را به طور یکسان شامل
می شوند.

2. فشار اجتماعی (یا میزان ضمانت اجرایی هنجار) :

دومین ملاک ارزیابی هنجار فشار اجتماعی یا میزان ضمانت اجرایی آن رفتار در جامعه است. درواقع بعضی هنجارها از جنبه اجباری و التزامی بیشتری برخوردارند و افکار عمومی شدیداً پشتیبان آنها هستند و ضمانت های اجرائی رسمی و غیررسمی پشت سر آنها قرار گرفته است و در صورت نادیده گرفته شده فرد هنجارشکن مجازات خواهد شد.

3. ارزش های اجتماعی

ارزشهای اجتماعی یا میزان اهمیتی که جامعه برای یک هنجار قائل است سومین ملاک و معیار ارزش یابی رتبه و درجه اهمیت هنجار است. نیک می دانیم تمامی هنجارهای موجود در جامعه از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند..

تعارض هنجارها

به خاطر عضویت در گروههای گوناگون که ویژگی زندگی در یک جامعه ی صنعتی شهری به شمار
 می آید ، از هر یک از ماها انتظار می رود که با هنجارهای گوناگونی خودمان را تطبیق دهیم ، در حالی که برخی از این هنجارها ممکن است با هنجارهای دیگر تعارض داشته باشند. زمانی که این هنجارها با یکدیگر تعارض پیدا می کنند ، شخص آن هنجارهایی را رعایت می کند که برایش از همه مهمترند و هنجارهای دیگر را به گونه ی موقتی ندیده می گیرد. پس ، حتی زمانی که هنجارها ، ملکه ی ذهن
می شوند ، مواردی پیش می آیند که شخص باید متناسب با موقعیت زمانی و مکانی تشخیص دهد که کدام رفتار برایش شایسته تر است. وقتی چنین موقعیتهایی پیش می آیند ، مکانیسمهای درونی نظارت اجتماعی موقتاً دستخوش آشفتگی می شوند.


هنجارها :

هنجار واژه ای است که برای کلمه norm به کار برده می شود ، نرم در اصطلاح لاتین و یونانی به معنی مقیاس و گونیاست با این مفهوم که هر جزئی که بخواهد در یک شبکه کلی قرار گیرد باید با آن شبکه متناسب و قیاسش با آن هماهنگ باشد. واژه نرمال در شیمی به معنای معمولی یا عادی است. در آمار هم منحنی نرمال بیان کننده یک توزیع فراوانی متناسب است.

با این حال می توان گفت در جامعه شناسی نرم به معنای :

1. مقیاس و قاعده برای رفتار

2. تنظیم روابطی که اکثریت از آن پیروی می کنند و عدم رعایت از آن مجازات در پی دارد.

واژه هنجار در زبان فارسی به معنی راه ، روش ، راه راست ، جاده ، طرز و قاعده (عمید ، فارسی) و همچنین در فرهنگ معین به معنی قانون ، روش ، رفتار و . . . آمده است.

هنجار (Norm) یک قاعده رفتاری است که مشخص می کند مردم در شرایط معینی چگونه رفتاری باید داشته باشند. فایده این استاندارد رفتاری آنست که به بقای الگوهای روابط متقابل اجتماعی و شیوه های انجام امور کمک می کند. هنجارها از این بابت بر ارزشها و گرایشهای اجتماعی اثر می گذارند تجویز کننده و در عین حال نهی کننده رفتارها هستند. هر فرهنگ ، پاره فرهنگ و یا هر گروه دارای هنجارهایی است که بر آن حاکم است ؛ و از این طریق رفتارهای متناسب را تعیین می کند. قوانین ، طرز لباس پوشیدن ، مقررات اداری ، برنامه تحصیلی ، قواعد ورزشها و بازیها ، همه گونه هائی از هنجارهای اجتماعی هستند.

«ویلیام گراهام سمنر» از اولین جامعه شناسانی است که دست به طبقه بندی هنجارها زده است :

1. شیوه های قومی ، که عبارتند از عادات یا روشهای سنتی انجام کارها.

2. رسوم اجتماعی ، که رویه های کرداری ضروری هستند و برای رفاه جامعه لازم شمرده می شوند.

3. قوانین که هنجارهائی هستند که توسط مقامات دولتی برقرار می شوند و به علت ضمانت اجرائی که واجدند دارای مشروعیت قانونی هستند.

هنجارها به چند صورت نمایان می شوند :

هنجارها به چهار صورت زیر نمایان می شوند : ارزشها (احساسات ریشه دار مشترک در میان اعضای یک جامعه) ، آداب و رسوم (شیوه های عملکرد مرسوم و خو کرده) ، عرفها (آداب و رسوم مهمتری که دلالتهای مهم شایست و ناشایست دارند) ، و قوانین (عرفهای مهمتری که با تهدید مجازات قانونی اعمال می شوند).

هنجارها به چند دسته تقسیم می شوند :

هنجارها یا تحذیری اند و یا تجویزی. هنجارهای تحذیری کاری را که شخص نباید بکند ، مشخص
می کنند و هنجارهای تجویزی آن کارهایی را که شخص باید انجام دهد ، تعیین می کنند.

ویژگی های هنجار :

1. هنجار ، استاندارد شرایط است و صرفاً بخاطر استحکام شرایط وضع می شود.

2. وجود هنجار در شرایط مختلف به شخص کمک می کند که چگونه در یک وضع خاص رفتار کند، بدون اینکه خود متحمل زحمتی شود.

3. هنجارها هم خصلت ترغیب کنندگی دارند و هم خصلت تحریم کنندگی ، یعنی دارای دو نوع ویژگی است.

ترجمه تخصصی متون رشته علوم اجتماعی

تحرک اجتماعی، اصطلاحی در دانش جامعه‌شناسی است که به حرکت افراد و گروه‌ها بین موقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی مختلف اطلاق می‌شود. تحرک عمودی به معنای حرکت به بالا یا پایین نردبان اجتماعی و اقتصادی است. افرادی که دارایی، درآمد، یا پایگاه اجتماعی کسب می‌کنند دارای تحرک صعودی هستند، در حالی که کسانی که درآمد و پایگاه خود را از دست می‌دهند دارای حرکت نزولی می‌باشند.در جوامع امروزی میزان زیادی تحرک جانبی نیز وجود دارد که به حرکت جغرافیایی بین نواحی، شهرها، یا مناطق اطلاق می‌گردد. تحرک عمودی و جانبی اغلب با یک‌دیگر همراه هستند.

دو راه برای مطالعه تحرک اجتماعی وجود دارد. نخستین راه، در نظر گرفتن مشاغل خود افراد و اندازه‌گیری حرکت آن‌ها در نردبان موقعیت‌های اجتماعی است. این گونه تحرک معمولاً تحرک درون‌نسلی نامیده می‌شود. از سوی دیگر، تحرک در میان نسل‌ها و اندازه‌گیری وارد شدن فرزندان به شغل پدرانشان، تحرک میان‌نسلی نام دارد.

میزان تحرک عمودی در جامعه یکی از عمده‌ترین شاخص‌های توسعه انسانی است. هرچقدر که میزان تحرک عمودی بیش‌تر باشد؛ بیان‌گر این است که افرادی که در قشرهای پایین‌تر متولد می‌شوند می‌توانند موقعیت اجتماعی خود را تغییر دهند. تغییر موقعیت اجتماعی، نشان‌دهنده فضای باز جامعه‌است. آمارها نشان می‌دهند که سه کشور سوئد، لهستان و ایالات متحده آمریکا بیش‌ترین میزان تحرک عمودی در جهان را دارند.

در جوامعی که معیارهای انتسابی در برخورداری بر معیارهای اکتسابی غلبه دارند؛ راه ارتقا و تحرک صعودی برای افراد بسته می‌شود و زمینه برای ایجاد انسداد اجتماعی به وجود می‌آید.

اضطراب اجتماعی در واقع اصطلاحی است برای توصیف سطح بالاتری از کمرویی . البته هر کسی احساس خجالت یا اضطراب را در محیط های اجتماعی خاصی ممکن است تجربه کند ، اما گاهی این حالت بیش از حد بر شخصیت فرد غلبه می کند و نوعی ناتوانی را در مهارتهای اجتماعی در فرد ایجاد می کند .

موقعیت هایی که مردم اغلب اضطراب اجتماعی را تجربه می کنند عبارتند از:

صحبت کردن در جمع ، گفتگو با مراجع قدرت ، گفتگو با افرادی که با آنها رابطه عاطفی یا احساسات خاصی دارند ، غذا خوردن در جمع و یا هر شرایطی که آنها احساس کنند مورد ارزیابی قرار میگیرند...

در شرایط اضطراب اکثرا افراد این حالتها را تجربه می کنند:

احساس پروانه در معده خود ،ضربان قلب سریع و عرق کردن . آنها اغلب نگران هستند که دیگران متوجه این علائم شوند واین باعث خجالت و شرمندگی بیشتر شود.

فردی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرد ، اغلب خود را زیر نورافکن احساس می کند ، گویی هر لحظه همه در حال تماشای وی هستند و او باید مراقب کوچکترین حرکات خود باشد.

برای مقابله اولین راهکار این افراد این است که آنان سعی میکنند هر چه کمتر دیده شوند و در موقعیت های اجتماعی حاضر شوند.

دلایل ایجاد اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی ممکن است به دلایل متعددی ایجاد شده باشد،حتی عوامل مزاجی و ژنتیکی در آنقش دارند . اما از قوی ترین دلایل اضطراب و البته اضطراب اجتماعی تئوری رفتاری است ، به این معنی که این افراد به نوعی تجربیات منفی درباره حضور در جمع و ارزیابی که دیگران از آنها می کنند دارند و نسبت به این باورها شرطی شده اند . یعنی پیامد حتمی حضور در جمع را تجربه منفی و یا خرابکاری کردن می دانند ، گرچه ممکن است خود اولین تجربیات را بیاد نیاورند .

چه میتوان کرد؟

افکار سودمند : افرادی که دچار اضطراب اجتماعی هستند اغلب باورهای نادرست و البته منفی درباره خود دارند . ازین قبیل که من کسل کننده هستم ،من دست و پا چلفتی هستم،من خرابکاری می کنم یا زیبا نیستم... پس پیشنهاد می شود این افراد بدنبال راهی برای افزایش اعتماد بنفس خود باشند در واقع با ارتقا اعتماد بنفس بخش عمده ای از این اضطراب برطرف می شود.

غلبه بر اجتناب: فردی که دچار اضطراب اجتماعی است اولین راهکارش اجتناب از حضور در جمع است ، بعلاوه این افراد باورهای نادرست و منفی درباره تجربه حضور در جمع و ناتوانی های خود و یا دوست داشتنی نبودن خود دارند.اتفاقی که می افتد این است که فردی که اجتناب میکند این شانس را از خود می گیرد که حتی بر حسب اتفاق تجربیات مثبت و جدیدی در جمع کسب کند و آن باورهای منفی سست تر شوند!

استفاده از ایمنسازهای رفتاری:وقتی اضطراب اجتماعی به حدی است که فرد را کاملا از روابط عادی اجتماعی دور کرده ، باید قدم به قدم پیش رفت . یعنی در ابتدا انتظار نمی رود چنین فردی به روابط موفق اجتماعی برای شکستن الگوی رفتاری نادرست خود دست بزند ، بلکه باید از رفتارهای کم خطر تر و ایمن تر استفاده کند .

بعنوان مثال در جمع ها حضور یابد اما در حاشیه و فقط کم کم حضور در شلوغی را برای خود عادی سازی کند.این تجربیات مثبت که از این طریق بدست می آید زمینه را برای قدم های بعدی مساعدتر می کند.

افزایش تمرکزخود: فردی که اضطراب اجتماعی دارد اغلب تمرکز زیادی به حسیات بدنی خود دارد ، یعنی فورا متوجه سرخ شدن و تغییر ضربان قلب خود می شود و البته مدام در حال رصد این حالتهاست تا در اولین فرصت تغییرات را ببیند و این خود موجب افزایش اضطراب وی می گردد. راهکار پیشنهادی این است که فرد عادتهایی در خود ایجاد کند که در هنگام تعاملات اجتماعی تمرکز خود را متوجه چیزهای دیگری غیر از بدن خود کند ، مثلا دقت کردن به اجزا چهره فرد مقابل یا...

علوم اجتماعی به مجموعه علومی گفته می شود که موضوعات مورد برسی آنها انسان و فضای پیرامون آن است. تمامی علوم انسانی از قبیل: جامعه شناسی، مردم شناسی، جمعیت شناسی، مددکاری، مشاوره، روان شناسی، اقتصاد، سیاست و ...  و حتی تاریخ و جغرافیا هم جزئی از علوم اجتماعی هستند.

در علوم اجتماعی علاوه بر خود انسان به پیرامون او نیز توجهی خاص می شود. زیرا یک انسان واحد ممکن است با تغییر شرایط مکانی و زمانی تغییر ساختار دهد و کلا به فرد دیگری تبدیل شود. دانشمندان علوم اجتماعی، رفتار گروهی و جمعی انسان ها را مطالعه می کنند. فیلسوفان علوم اجتماعی نیز روش های کاوش و الگوهای تبیین مناسب برای علوم اجتماعی مذکور را مورد مطالعه قرار می دهند.

هدف رشته علوم اجتماعی تربیت متخصصانی است که نیاز جامعه را در زمینه‌های فوق برآورده سازند. اما چون عنوان علوم اجتماعی دارای مفهوم وسیعی است، رشته علوم اجتماعی به گرایش‌های متفاوتی تقسیم شده است. برهمین اساس علوم‌اجتماعی‌ در ایران به و در سطح کارشناسی به چهار گرایش‌ اصلی تقسیم می شود که عبارت است از: پژوهشگری‌ اجتماعی‌، برنامه‌ریزی‌ اجتماعی‌ ، رفاه‌ و تعاون‌ اجتماعی‌ و مردم‌شناسی‌

از گفته های فوق می توان این نتیجه را گرفت که اهمیت علوم اجتماعی بسیار بسیار زیاد است ؛ و اگر تک تک افراد اجتماع از این علوم یک آگاهی نسبی داشته باشند می توان انتظار داشت که جامعه ای پویا تر داشته باشیم .

 علوم اجتماعی به گروهی از رشته‌های دانشگاهی گفته می‌شود که به مطالعهٔ جنبه‌های انسانی جهان می‌پردازند. تفاوت علوم اجتماعی با علوم انسانی و هنر این است که در علوم اجتماعی بر بکار بستن روش‌های علمی (در معنایی که در علوم پایه به کار می‌رود) تأکید می‌شود که شامل روش‌های کمی و کیفی می باشد

تعریف خودآگاهی:
شناخت دقیق ودرست ازخود،به عبارتی دیگرشناخت نگرش ها آراء،عقاید،اندیشه ها،هیجانات،توانایی ها،مهارت ها،وکاستی های خوداست.اکثرمافقط درمورد ویژگی های کلی وعمومی خودازجمله: سن،جنس،نام ونام خانوادگی،تحصیلات ووضعیت شغلی و... صحبت میکنیم،وازویژگی های شخصیتی ورفتاری خود اطلاعات کافی ومناسبی نداریم.
رشد خودآگاهی به فرد کمک میکند تا دریابد تحت استرس قراردارد یانه؟واین معمولا پیش شرط وشرط ضروری روابط اجتماعی وروابط فردی مؤثروهمدلانه است.

تمرین های کسب خودآگاهی:

1- دربیت شعر: ازکجاآمده ام،آمدنم بهرچه بود ........ به کجامیروم آخرننمایی وطنم
بیشترتفکرکنیم وبه هویت خود پی ببریم.
2- با اتکا به خداوند بزرگ خود را تقویت کنیم.
3- به اصل فردیت درانسان ها توجه کنیم وخود را منحصر به فرد بدانیم که دارای توانایی های ویژه ای هستیم.
4- همیشه درمورد خود ودیگران مثبت فکرکنیم.
5- عواملی که موجب اضطراب ونگرانی در ما می شوند را در خود  شناسایی و درصدد رفع آنها باشیم.
6- به هوش باشیم که اگرنقاط قوت ما موجب غرورما باشد جزئی ازضعف ما محسوب می شود.
7- عشق ورزیدن ومحبت نمودن را درخود تقویت کنیم وتلاش کنیم که همه را دوست داشته باشیم.
8-باورهای غلط خویش راشناسایی نموده وبه ارزشها واعمال خوب روی آوریم.
9- درطبیعت سیر نموده وبه عظمت خداوند پی ببریم.
10- برای خود درزندگی هدفی داشته باشیم وخود آرمانی را در خویش تقویت کنیم.
11- اگردرخود فیزیکی احساس ضعف داریم مثلا،اگر دست معیوبی داریم به این باور داشته باشیم با بقیه اعضاء وجوارح سالم می توانیم پیشرفت کنیم.

انواع خودآگاهی
خود فیزیکی
به تصویری که هر کس از ظاهر خود ( چاقی ، لاغری ، قد و … ) دارد ، خود فیزیکی گفته میشود.
خود اجتماعی
به تصویری که فرد از جایگاه اجتماعی خود در گروهها ، نقشهای اجتماعی ، ارتباط با دیگران و … دارد خود اجتماعی گفته میشود.
خود معنوی
به تصویری که فرد از اعتقادات و عقاید خود دارد ، خود معنوی میگویند.
خود تاریک
جنبه ی خاصی از خود است که دربرگیرنده ی اسرار ماست ؛ اسراری که دوست نداریم فاش شود.
خود آرمانی
خود آرمانی یا خود ایده آل در واقع شخصیتی است که ، دوست داریم باشیم و برای رسیدن به آن تلاش میکنیم.
خود واقعی
درونی ترین بخش وجود ماست که آن را به خوبی میشناسیم و ممکن است آن را از دیگران پنهان کنیم.
نکته :
هر چه فاصله بین خود واقعی و خود آرمانی یعنی آن چه که هستیم با آن چه که می خواهیم باشیم بیشتر باشد ، اعتماد به نفس کمتری خواهیم داشت و هر چه خود واقعی خود را بیشتر پذیرفته باشیم اعتماد به نفس بیشتری خواهیم داشت.
فواید خود آگاهی
* افراد از طریق شناخت خود میتوانند خدای خود و اعتقادات خودشان را بهتر بشناسند ، در این زمینه حضرت علی ( ع ) می فرمایند : « هر کس خودش را بشناسد خدای خود را شناخته است ».عرف نفسه من عرف ربه
* افراد با شناخت خود حقوق فردی ، اجتماعی و مسئولیتهای خود را نیز می شناسند.
* افراد با شناخت ویژگی های خود می توانند اهداف خود را مشخص کنند.
نکته :
* امروزه به خاطر زندگی در دنیای پیشرفته ، داشتن مهارت خودآگاهی بیشتر از گذشته احساس می شود.
* وجود دل شوره ، نگرانی و اختلاف در زندگی افراد ، به خاطر عدم شناخت کافی از خودشان می باشد.
ویژگیهای افراد از خودآگاه
* برای خود ارزش قائل هستند.
* از زندگی خود راضی هستند.
* به ارزشها و اعتقادتشان آگاهی کامل داشته و به آن ها پایبند هستند.
* در مقابل مشکلات انعطاف پذیر هستند.
* در زندگی هدف داشته و برای رسیدن به آن تلاش میکنند.
* از عزت نفس بالایی برخوردارند.
* همکاری و کمک به دیگران بخشی از زندگی آن هاست.
* در کارهای خود با افراد آگاه و دارای صلاحیت مشورت می کنند.
موانع خودآگاهی
* غرور
* کمال طلبی ( همه چیز را ایده آل خواستن )
* عدم انتقادپذیری
* منفی نگر بودن
* داشتن توقع و انتظار زیاد از اطرافیان

اهداف:

نخستین مساله ای که پژوهشگر با آن روبرو میشود دانستن این است که چگونه کار تحقیقیش را درست شروع کند.دشواریِ درست شروع کردن کار تحقیقی غالباٌ  از این خیال مایه میگیرد که یک طرح تحقیق باید از همان گام اول کامل و بی نقص باشد، اما این اشتباه است.

1-یک شیوه ی خوب شروعِ کارِ تحقیق:

پیشنهاد این است که محقق سعی کند طرح تحقیقش را بصورت پرسش آغازی مطرح کند که به دقیقترین وجه ممکن پاسخگوی آنچه که او در طلب دانستن ، اشکار کردن ، و بهتر فهمیدنِ آن است باشد.

مثل: «ایا نابرابریِ فرصتها در تحصیل ، در جامعه های صنعتی رو به کاهش است؟»

این پرسشی است که ریمون بودون در اغاز تحقیقی مطرح کرده است.


2-معیار های یک پرسش اغازی خوب:

 الف-صفات روشنی:

پرسش اغازی یک طرح تحقیق باید کاملاٌ روشن و دقیق طرح شده باشد.یک وسیله ی ساده برای مطمئن شدن از روشنی پرسش اغازی وجود دارد و آن عبارتست از طرح پرسش در حضورِ جمعِ کوچکی از اشخاص و خود داری از شرح و تفسیرِ آن. آنگاه از هریک از حاضران خواسته میشود آنچه را که از پرسش فهمیده است بیان کند.پرسش وقتی دقیق و روشن است که تفسیر ها و مقاصدِ طراح ظرسش همگرا و همسو باشد.خلاصه ی کلام ، برای انکه پرسش اغازی پردازش پذیر باشد باید آنرا روشن ، صریح و حتی المقدور کوتاه طرح کرد.

ب-صفات عملی بودن:

عملی بودن پرسش اغازی کلید عملی بودن طرح تحقیق است.محقق وقتی مبادرت به طرح پرسش اغازی میکند ، باید نه تنها از صلاحیت علمی اش ، بلکه از میزانِ وقت ، پول ، و غیره که برای اجرای طرح تحقیق نیاز دارد مطمئن باشد.

ج-صفاتِ مناسبت یا به جا بودن:

صفات مناسبت یا به جا بودن به ضبط و تبیینی ، دستوری ، یا پیشگویانه پرسش اغازی مربوط میگردد.محقق باید از همان گام اول تحقیقش  ، از اختلاط دیدگاه بپرهیزید و این تفکیک همیشه کارِ اسانی نیست.در این مرحله از کارِ تحقیق ، اصل گسستن از پیش داوری ها و سوابق ذهنی باید مد نظر باشد.

خلاصه ی کلام ، یک پرسش اغازی خوب نباید در پی صدور حکم اخلاق باشد.هدف پرسش اغازی قضاوت کردن نیست ، بلکه فهمیدن است.پرسش اغازی همچنین نباید دارای صبغه ی فلسفی باشد.

یک پرسش اغازی خوب باید یک پرسش حقیقی یا یک پرسش باز باشد ، یعنی پرسشی که از پیش  بتوان چندین پاسخ متفاوت برای آن در نظر گرفت و نه این که فریفته ی یقینِ یک پاسخ قطعیِ از پیش اماده شد.

خلاصه ی کلام اینکه یک پرسش اغازی خوب به مطالعه ی آنچه که وجود دارد یا وجود داشته است مبادرت کند.نه آنچه که هنوز وجود ندارد. یک پرسش اغازی خوب نیّتش باید فهمیدن یا تبیین کردن باشد.

در نتیجه:

1-روشنی: یک پرسش اغازی خوب باید روشن و بدون ابهام باشد.

2-عملی بودن: یک پرسش اغازی خوب عمل شدنی باشد.

3-مناسبت یا به جا بودن: یک پرسش اغازی خوب باید به عنوان خط راهنمای تحقیق در علوم اجتماعی به کار آید.


امنیت اجتماعی به معنای تمهید فضا و ابزارهای لازم برای ابراز وجود و طرح نظر گروه های مختلف اجتماعی از قبیل زنان، جوانان، اقوام و اقلیت‏ها، هنگامی موثر و مطرح است که به عنوان یک امر گریزناپذیر یا یک ارزش پذیرفته شود. امنیت اجتماعی مورد نظر، اطمینان خاطر جامعه در قبال تحولات عادی و تحرکات عمدی معطوف به سلامت و هویت خود است. همانگونه که دیده می شود در این تعریف، هویت گروهی فقط یکی از منابع نگرانی جامعه است. مفهوم امنیت اجتماعی ناظر بر تدارک سلامت افراد جامعه در مقابل اقدامات خشونت آمیز و رفع دغدغه های ذهنی (احساس عدم امنیت) شهروندان است. امنیت اجتماعی، نوع و سطحی از احساس اطمینان خاطر است که جامعه و گروه در آن نقش اساسی دارد. امنیت اجتماعی عبارت است اطمینان خاطر افراد جامعه و نیز گروههای اجتماعی نسبت به موجودیت و انسجام خود در قبال تحرکات عمدی (مانند کوچاندن هوشمند یک قوم) و تحولات عادی(مانند زلزله یا گسست نسلی).اگرمقاله مورد نیاز شمانیاز به ترجمه دارد با کارشناسان خانه ترجمه ....